بند نعلین علی دُر و گوهر
بر دل شیعه خود کرده نظر
مشعله نور رخش شمس و قمر
ها علی بشر و کیف بشر
ربه فیه تجلی و ظهر
بند نعلین علی دُر و گوهر
بر دل شیعه خود کرده نظر
مشعله نور رخش شمس و قمر
ها علی بشر و کیف بشر
ربه فیه تجلی و ظهر
ناد علی یاد علی
دستم و امداد علی
باده به من داده علی
در دلم افتاده علی
هله امروز ضمیر در میخوانه تویی
هله فریادرس این دل دیوانه تویی
کعبه یک سنگ نشانی ست که ره گم نشود
تا بدانند همه صاحب این خانه تویی
مست علی مست علی
دائم و پیوسته علی
دست علی دست خدا
چشم من و دست علی
آیینه ی اجلال نبی کیست تویی تو
یا حضرت هادی
چهارم علی از آل نبی کیست تویی تو
یا حضرت هادی
تو اختر برج نبوی شمس هدایی
ماه علوی آینه ی حسن خدایی
یا رجاء فؤادی تو نور چشم جوادی
یا رجاء فؤادی یا نور عین الجواد
ردم نکن از در خونه ات امام هادی
قدم نو رسیده
چه شور و حالی میده
همه می خوان ببینن
خدا چی آفریده
چه نوری از بالا ظاهر شد
مدینه باز پر زائر شد
شب محمد باقر شد
حرم که نباشه آخه چه جور دردا دوا شه
حرم که نباشه میخوام اصلا دنیا نباشه
چند وقتیه که گوشه گیرم
تا دوباره کربلا نرم هیچ جا نمیرم
تازه فهمیدم که بی حرم از دنیا سیرم
هیچ جا نمیرم . . .
دوری میده آزارم بد خورده گره کارم
سالهای نبودت رو تا کی آخه بشمارم
عمرم داره سر میشه حرفام بی اثر میشه
حیف تو که واسه من چشمات داره تر میشه
من بی تو میمیرم اگه میشه آقا برگرد
اصلا واسه من نه به خاطر زهرا برگرد
تا بوی مادر میپیچه تو دنیامون
انگار تو صحرا بازم میباره بارون
غم میره از شادی پر میشه دلامون
با لبخند زهرا لبها میشه خندون
گم شدم اما نور تو تاریکیا رو میبره
مهر خدا مهر شماست مهر تو مهر مادره
وقتی نگاهم میکنی حال دل من بهتره
غصه چی رو میخورم وقتی که سایه ات رو سره
مادر عالم مادرم بانوی روز محشره
من رو سپرده دست اون یاری که نور آخره
نوری که با یک یا حسین
حتی بدا رم میخره میخره